۵/۱۷/۱۳۸۳

...چه خوب مى‏شد

چه خوب مى‏شد اگر معلم ادبيات، تنها درس ادب را تصوير نمى‏كرد، بلكه گاهى «هندسه ادب‏» را نيز، روى تخته مى‏كشيد و پيش چشمهاى ما، آن را ضرب‏در «فلسفه زندگى‏» مى‏كرد
چه قدر خوب مى‏شد اگر معلم هندسه، زاويه محبت را در دايره عشق و بيرون ‏از متوازى‏الاضلاع
خطهاي سياسى ترسيم مى‏نمود
چه خوب مى‏شد اگر معلم ‏فيزيك، در آزمايشگاه ذهن دانش‏آموزان خود، پروتونهاى سبز دوستى را ازالكترونهاى زرد كينه جدا مى‏كرد و در جاذبه ميكروسكوپ مهر، اتم اصلاح شده‏را به آنها نشان مى‏داد
.چه قدر خوب بود، اگر معلم شيمى، با كيمياى عشق‏ خود، مس «من‏» را به طلاى «هو» تبديل مى‏كرد
!چه قدر خوب مى‏شد اگر به زنبورهاى بى‏عسل، جواز كندوسازى نمى‏دادند
.چه قدرخوب مى‏شد اگر قطره، دريا نمى‏شد، كه رنج‏ سفر دوباره را از خود به خود،هموار سازد
.چه قدر خوب مى‏شد اگر تصوير «اى كاش، اى كاش‏» كاشيهاى‏ خانه ما را تزيين نمى‏كرد
وحيده مهدويان

هیچ نظری موجود نیست: