۵/۱۶/۱۳۸۵

فاطمه بنت اسد بهر مردان خدا ميري زاد

نیمه های شب و سرمای شدید ... گوش شب ناله ای از دور شنید
دل به درد آمده ای می نالید ... دسـت بر پشت و کمر می مالیـد
گاهی از درد به خود می پیچید ... گاه از پـرده دل ناله کشیـد
مگـر این بود زن حـامله ای ... بی پرسـتاری و بی قابله ای

مولود كعبه - يک

مولود كعبه - دو

مولود كعبه - سه


لااقل
سالي يک بار اين بيتها را مي خوانم

هیچ نظری موجود نیست: