۱۲/۱۵/۱۳۸۴

وحدتِ نياز

سال 1353 من با يكى دو نفر ديگر در سلول خيلى كوچكى در تهران زندانى بودم. طول اين سلول دو و بيست و عرض آن يك و هشتاد متر بود. يك شب اول مغرب داشتم نماز مى‏خواندم كه يك نفر زندانىِ جديد را وارد سلول كردند. زندانىِ جديد از كمونيست‏هاى خيلى متعصب و داغ بود. وقتى ديد من دارم نماز مى‏خوانم و فهميد مذهبى هستم، از همان اول براى من قيافه گرفت! هرچه سعى كردم با او ارتباط برقرار كنم، ديدم نمى‏شود؛ اخمهايش توى هم است و حاضر نيست با من گرم بگيرد. به او جمله‏يى گفتم كه بكلى تغييرش داد. گفتم احمد سوكارنو در كنفرانس باندونگ گفته است چيزى كه ما را اين‏جا گرد آورده، وحدت دين يا عقيده يا نژاد نيست؛ بلكه وحدتِ نياز است. گفتم من و تو در اين‏جا وحدتِ نياز داريم؛ در يك سلول داريم زندگى مى‏كنيم؛ يك مأمور پشت در مراقب ماست؛ يك بازجو و يك شكنجه‏گر منتظر من و توست؛ عقيده‏ى ما يكى نيست، اما نيازمان يكى است. گفتم وقتى وحدت نياز در سطح عالَم مى‏تواند تأثيرگذار باشد، در يك سلول به اين كوچكى بيشتر مى‏تواند تأثيرگذار باشد. پس از اين صحبت، ما با هم رفيق شديم! در حقيقت احمد سوكارنو ما را با هم رفيق كرد! امروز هم همين‏طور است؛ كشورهاى ما وحدتِ نياز دارند. امروز همه‏ى كشورهاى اسلامى بدون استثناء مورد هدف توطئه‏ها و طمع‏هايى هستند؛ اين در حالى است كه امكانات خيلى زيادى دارند

آقاي خامنه اي
از اينجا

هیچ نظری موجود نیست: