امیرخانی در پایان خطاب به دانشجویان حاضر در جلسه گفت:
«مَثَل مملکت ما مثل پدر بیکاری است که طلای مادر خانه را میفروشد و برای بچههایش غذا میآورد.
فرزند این خانه که شما هستید، راهی پیدا کنید که طلای مادر را نفروشند.
امیدوارم به آنجا برسیم.»
امیرخانی: طلای مادر را میفروشیم!
«مَثَل مملکت ما مثل پدر بیکاری است که طلای مادر خانه را میفروشد و برای بچههایش غذا میآورد.
فرزند این خانه که شما هستید، راهی پیدا کنید که طلای مادر را نفروشند.
امیدوارم به آنجا برسیم.»
امیرخانی: طلای مادر را میفروشیم!