۶/۲۷/۱۳۸۷

فرشته

امير مؤمنان على - عليه السلام - فرمود:

مَا الْمُجاهِدُ الشَّهيدُ فى سَبيلِ اللهِ بِاَعْظَمِ اَجْراً مِمَّنْ قَدَرَ فَعَفَّ، لَكادَ الْعَفيفُ اَنْ يكُونَ مَلَكاً مِنَ الْمَلائِكَة؛

مجاهدى كه در راهِ خدا شهيد شود، پاداش او بيشتر نيست از كسى كه بتواند كار حرامى را انجام دهد ولى عفّت بورزد. حقّاً شخص عفيف و پاكدامن نزديك است فرشته‌اى از فرشتگان گردد.

نهج البلاغه، حكمت 474

۶/۱۹/۱۳۸۷

روزه به مال یتیم مار بود در سله

قصیده ای از سنایی

ای دل غافل مباش خفته درین مرحله

طبل قیامت زدند خیز که شد قافله

روز جوانی گذشت موی سیه شد سپید

پیک اجل در رسید ساخته کن راحله

آنکه ترا زاد مرد و آنکه ز تو زاد رفت

نیست ازین جز خیال نیست از آن جز خله

خیز و درین گورها در نگر و پند گیر

ریخته بین زیر خاک ساعد و ساق و کله

آنکه سر زلف داشت سلسله بر گرد رو

سلسله‌ی آتشین دارد از آن سلسله

تکیه مکن بر بقا زان که در آرد به خاک

صولت شیر عرین، پیکر اسب گله

زود کند او خراب این فلک کوژ را

هم زحل و مشتری هم اسد و سنبله

این همه آهنگ تو سوی سماع و سرود

وینهمه میلت مدام سوی می و ولوله

خانه خریدی و ملک باغ نهادی اساس

ملک به مال ربا خانه به سود غله

فرش تو در زیر پا اطلس و شعر و نسیج

بیوه‌ی همسایه را دست شده آبله

او همه شب گرسنه تو ز خورشهای خوب

کرده شکم چارسو چون شکم حامله

در همه عمر ار شبی قصد به مسجد کنی

گر چه به روی و ریا بر کنی از مشعله

در رمضان و رجب مال یتیمان خوری

روزه به مال یتیم مار بود در سله

مال یتیمان خوری پس چله داری کنی

راه مزن بر یتیم دست بدار از چله

گر بخوری شکر کن ور نخوری صبر کن

پس مکن از کردگار از پی روزی گله

چند شوی ای پسر از پی این لقمه چند

همچو خران زیر بار همچو سگان مشغله

دامن توحید گیر پند سنایی شنو

تا که بیابی به حشر ز آتش دوزخ یله

کاملش را اینجا بخوانید.